[ad_1]
مهرداد خدیر در عصر ایران: انتشار تصاویری از «صالح رامین» دختر محمدعلی رامین معاون جنجالی مطبوعاتی در دولت احمدینژاد در فضای مجازی که او را در حال فعالیت در صنعت مد اروپا نشان می دهد از واکنش ها را برانگیخته است.
ابتدا باید توضیح داد تصاویر صالح (سالیا / صالیا) با معیارهای شرعی و دستک عارف و طبق معیارهای متوسط شهری امروز مشکلی ندارد و حتی از پوشش بخشی از دختران دهنهاد و هشتاد ما هم فراتر است اما به شکل هفت غرب ستیزی است. افراطی یا ادعایی پدرش و آنچه در دوران مسؤولیت فرهنگی به رور می خواست قالب و غالب نند در تضاد است.
توجه به تنها به این خاطر نیست که دختر محمد علی رامین است که ایدۀ انکار هولوکاست (نسل کشی یهودیان در جریان جنگ جهانگیر دوم) را به ذهن و زبان محمود احمدینژاد انداخت (و برای ایران که در این فقر بود نه سر پیاز نه ته). هزین هزینه ساخت) و البته ر به خاطر گفتارها و رفتارهای خاص و رر متعارف در دوران معاونت مطبوعاتی در سال های وای وای 88 و 89 مشهور د. چرا که برادر خانم صالحه – یاسین رامین – هم به خاطر برخی از ابهامات در عملکرد اقتصادی و تجاری و همسر سابق خود مهناز افشار بازیگر سینما هم در عرصۀ عمومی مدت ها سوژه بود و توجه به اعضای خانوادۀ مشاور غرب ستیز سالها آلمانی رئیس جمهور اسبق. ، مسبوق به سابقه است.
ّوّ منفی علیه دختر رامین که به خاطر موضع رضا کیانیان بازیگر پرآوازۀ سینمای ایران درگرفته بود اما به سرعت فرونشست چرا که نو.
«نمیدانم کی و کجا و به چیزی تظاهر کردم که اما [کیانیان] ر ناسبترین گزینه برای نفرتتان به هاهر و ریا دانستید. اما بعید میدانم کسی مرا در تمام سالهای زندگیام به دو رویی بشناسد. اتفاقا تمام سختی مسیر زندگی من همین بوده که، وقت نخواستم چیزی را تظاهر نن. تنها کاری که در ننگی نکردم دورویی بوده و اتفاقا برای همین یک رو بیش از هر کس در این ر تاوان دادم.
سال ها با خانواده، اطرافیان، در مدرسه و در اجتماع پیرامون خودم جنگیدم تا خودم باشم نه آن چیزی که بر من حکم می کند و شاید کمتر دختری به اندازه ی من با گشت ارشاد درگیر شده و کتک خورده باشد و هر بار که بیش از بقیه نگه داشته شود. در عقب مانده باشد تا پدرش نفهمد!
ننث هر آدم دیگری در این جهان انتخاب نشد در چه خانوادهای به دنیا بیایم و پدرم چه ایدیولوژیکی داشته باشد. لا راه و رسم ننگیام را از زمانی که بزرگ شدم و زورم رسیدم
در ادامه هم ذکر شده: «ممن مدل نیستم. طراح لباس هستم و دلم میخواهد لباسهایم را تَنِ خودم همه بشناسم. »
بند بار م رضا کیانیان را به عنوان «عزیز» باب کرده تا به بازیگر بزرگ سینمای ایران بیاحترام کرده باشد. یا این حال اگر مرا نماد ریا و تظاهر میدانید آنقدر برای شما احترام قائل هستم که میفهمم.»
رضا کیانیان هم البته این متن را درصفحۀ خود منتشر کرده است.
احتمالاً برای خواندن آشنا با نوشته های این نویسنده جای تعجب است که چرا این بار در اینستاگرام رفته ام در حالی که هیچ فعالیتی در آن نیست و سر هم نمی زنم و اطلاعاتی در حد متون و تصاویری است که دوستان وثوق میفرستند و بسیار مهم هستند. نقل نوشته خانم صالحه یا صالیا هم کلمات شکسته را به همان صورت نقل نکردم (
سخت این است که مورد محمد علی رامین متفاوت است. نه به خاطر پسرش یاسین یا عروس بقشابقش مهناز افشار. چون متفاوت ترین و عجیب ترین معاون مطبوعاتی تاریخ جمهوری اسلامی بوده و برای بیان تنوع حاکمیت جمهوری اسلامی همین یک نمونه کافی است که هم احمد بورقانی در این ملک معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد بوده و هم به فاصلۀ 10 سال محمد علی رامین. یکی ماملا ضد دیگری! و بته نه مصداقی بر شعر مولانا «بوالعجب، من عاشقِ این هر دو ضد»!
. . . . .
. . . . . یا وعدۀ اعتبار در قبال استفاده از یک لقب را میداد و میتوانست به جای این که این رفتار را حذف کند، همین زمین را میسازد ولی از وقت ارشاد از بازگشت از حج باشد.
بالا با این اوصاف رضا کیانیان حق دارد یا نه؟ بله، حق دارد. حرهالحای رامین چه؟ ای او مقصر است؟ نه! معلوم است که نه.
کیانیان و تهدیدان حق دارند چون اگر هم نشانۀ ریا نباشد و توضیح صالحه هنرمند را بپذیرد که نشان می دهد آدمی که بر خانوادۀ خود هم نفوذ نمی کند دیگران را به پیروی از سلیقۀ خود وادارد. سی قاق مرحوم امام خمینی که خطاب به بختیار گفت: «شما که رفقایت هم قبولت ندارند» به رامین میتوان گفت: «شما که دخترت هم قبولت دارد».
بحث دیگری که درمیگیرد این است که در پرورش فرهنگی «محیط» است یا «ن»؟ . . . . .
رسانهها دربارۀ چهرههای مشهور سیاسی زندگی هنری ملاحظاتی دارند. زمانی که دختر یک جمهوری فرانسه در گرماگرم برای انتخاب مجدد پدر، خودکشی کرد قرار گذاشتن خبر آن را بعد از انتخابات منتشر کنند و از آن به عنوان مثال، احتمال استفاده نبرند. اما آن که از «غنیمت» بهره میبرد باید آمادۀ پرداخت «غرامت» باشد. غون غنیمت و غرامت با هماند.
اشتباه نکن منظورم این نیست که حهالحه رامین باید به خاطر غنیمت، غرامت می گوید چون گفته «از 20 شالگی شروع به کار کردم. فا فروش در یک داروخانه و بعد در یک روشگاه لوازم خانگی تا مستقل باشم ودیگری برایم تصمیم نگیرد». . . . . .
کما اینکه تا معاون وزیر وزیر شد روزنامۀ بسیار خواندنی «سرمایه» را بست یا زمین بستن آن را ساخت در حالی که تحلیلها و هشدارهای 12 سال قبل آن هنوز قابل استفاده است و چند ماه بعد از سرمایه گذاری روزنامۀ «پول» از ترس تهدید از چنین خطری. . . . . .
با این اوصاف روشن است که هم رضا کیانیان حق دارد (یعنی چون پس از دریافت توضیح بر آن موضع نایستاده) و هم صالحه رامین راست میگوید و هم نویسندۀ این سطور که به موضوع اینستاگرامی رفته خرق عادت شده است!
به آن دیگر در این مورد صحبت از ریا نیست. آن اداها و ادعاهای رامین را از همان ابتدا هم خیلی ها باور نمیکردند. حتی صحبت از تفاوت فکری اعضای خانواده م نیست چرا که می توانم خانوادۀ آیت الله ابوالقاسم خزعلی را مثال نن د هرزندان هر یکد
در این فقره اما صحبت از زخم است. اهل فرهنگ و هنر و مطبوعات، تصاویر سالیا یا صالیا را که میبینند به یاد زخمهایی میافتند که بیدلیل به قصد تحمیل یک سلیقه و ایدیولوژی به اهل فرهنگ و هنر وارد کرده اند تا استعدادهایی که باید میشکوفیدند، به جای آن که بدرخشند و بجوشند، بپوندند. و نند صا صرف سر و کله زدن با امثال رامین شود.
[ad_2]