[ad_1]
ساس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت ; دقیقاً دو سال از روزی که رسمی در ایران بهطور رسمی اعلام شد، میگذرد. اخبار بلایی است که همه آن را کمابیش درگیر خود کرد.
از این نظر ما هم مثل کشورهای دیگر نباید گِلهای داشته باشند. آیا مطمئن هستید که میخواهید ادامه دهید؟
در هر صورت ما نیز در این مسیر هزینههای انسانی، اقتصادی، روانی و بهداشتی و درمانی و اجتماعی فراوانی دادیم. بهطورکلی گزارشهای رسمی طی این دو سال از 130 هزار نفر به دلیل فوت رکهند،
رقمی که از آمار رسمی مرگ و میر ثبت احوال استخراج میشود. در کنار تعداد بسیار زیادی از عوارض جسمی این بیماری، آنها تعداد زیادی از افراد را از دست دادند، تعداد زیادی بیکار میشدند، بخشی از کاهش رشد اقتصادی و افزایش فقر در این دو سال بیشتر است، نیروهایی که برای نجات از کادر درمان هستند. بیان افرادی که به این بیماری مبتلا شدند.
بنابراین از کم و زیاد بودن آمار مرگ ومیر ; نحوه مقابله با این بیماری در همه کشورها با فرازوفرودها و حتی روش های آزمون و خطاها همراه بود، ولی در ایران نشان داد که مشکلاتی برای مقابله با چنین حوادثی بسیار زیاد است.
اسن مسئلهای است که در همان دو هفته اول این بیماری نوشتم و در یادداشتی تحت ونوان «کرونا». آزمونها », توضیح دادم که چرا سیاست مدیریت سیاسی ایران را به چالش جدی خواهد کشید، به این دلیل که یک پدیده تکوجهی نبود، موضوعی، امنیتی، اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی و … بود و ساختار سیاسی ایران بدون شرایط. لازم برای مدیریت چنین بحران فراگیری است.
بحرانی که نه یک منطقه خاص که کشور را هم درگیر میکند. کافی است که تصورهای دوساله مربوط به بیماران یا مرگومیر است را در ایران با سایر موارد مهم مقایسه کنیم که در آنها فرازوفرودها خیلی برجسته و متمایز هستند، ولی در ایران متداخلند و هیچ قادر به کنترل کامل این بیماری نشدیم.
در طول این دو سال شاهد نن رفتار کلیدی در کاظم بودیم که بیش از حد اولین اشتباه مسلم، جهیوجهی و آماده نبودن برای ورود احتمالی یا قطعی این ویروس به کشور بود. تدم توقف ارتباط مسافرتی با چین، عدم تامین تست های کوید -19، عدم تهیه و زشموزش دستورالعمل ها برای شناسایی فوری.
به همین دلیل است که تا اول اسفند و مرگ دو نفر از آنها هم آسیب دیدهاند که این بیماری اعلام نشد و اگر ش د زهازه با اعلام ورود هم مخالفت جدی میشد و حتی نگاران اعلامکننده را به دادگاه کشاندند که اما تبرئه شدند.
اهاه دوم که این نیز مهلک بود ک چکوچک هلوه دادن گزارش بود. صداوسیما این خط را تبلیغ میکرد. بهطوری که میخواستند از هفته دوم شرایط عادی را اعلام کنند. شاید حق داشت، چون کشور در سال 98 در شرایط بدی بود، اضافه می شد یک مسئله مهم مثل جزئی قابل تحمل نبود، ولی کوچک جلوه دادن آن خطرات بعدی را داشت که همه آن ها بودند.
شتب هوم، نظریه فعال شدن توطئه خا خودبزرگبینیهای نابخردانه وزارت بهداشت و ق لول معروف در پپسی برای باز کردن! یک ننا را از مسئله دورتر میکرد و میکرد و دود نمیکرد به هم همه رفت. باکید بر طب اسلامی و ملی نیز از این نمونه است.
اشتباه بعدی برخورد با واکسن بود که باز هم خود بزرگبینی در کنار نظریه توطئه وارد شد و ایران را از آزمون مرحله سوم واکسن سینوفارم و واردات محروم کرد و بخش مهمی از بالا رفتن آمار مرگ و میر ناشی از محدودیت 6 ماهه در واردات و تزریق است. واکسن بود که مسئولیت ن را باید عده ای کل نند.
همه اینها در همان زمان نوشته شده بود و در فضای مجازی و روزنامه در دسترس است، ولی گوش ننا برای نبو. چرا چنین مشکلاتی رخ داد؟ ضیحوضیح، ن، ریشه در تحلیل تحلیل سیاسی ایران دارد و به ویژه فقدان نهادهای مستقل مدنی است.
عدم شفافیت و فقدان پاسخگویی و از همه بدتر، فقدان اعتماد اجتماعی میان مردم و ساختار دولت و شکاف درون ساختاری عوامل اصلی این وضعیت است که باید تاثیر هرکدام را توضیح داد که پیشتر گفته شده است در آینده هم گفته خواهد شد.
[ad_2]