[ad_1]
کامران کرمی در روزنامه دنیای اقتصاد می نویسد:
از سرگیری مذاکرات شورای امنیت سازمان ملل متحد و لغو تحریم ها در هتل کوبورگ وین، دو طرف بر تعهد خود به یک برنامه اقدام مشترک جامع تاکید کردند. . عربستان سعودی یکی از مهم ترین بازیگران منطقه با سابقه نقض روند مذاکرات و تشدید تحریم ها و کمپین ترامپ برای اعمال فشار حداکثری بر ایران است. با این حال، با تغییر شرایط منطقهای و بینالمللی، موضع مقامات سعودی بر تقویت همکاریها برای دستیابی به توافقات و کاهش تنشها تاکید میشود. در تبیین دلایل این رویکرد باید به پویایی روابط عربستان و آمریکا، فشار دولت بایدن، روابط ایران و عربستان، تنش زدایی بین دو کشور و مسائل داخلی عربستان از جمله بحث ثبات اقتصادی اشاره کرد. و غلاف آنها در روند مذاکرات با ایران، تحلیل +4.
روابط عربستان و آمریکا در دولت بایدن
تحلیلگران ارشد فشار دولت بایدن بر عربستان سعودی و طرح دموکرات های کاخ سفید برای بازنگری در روابط بین دو کشور در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 2020 آمریکا را عامل اصلی تاثیرگذار بر گذار ریاض به تنش های منطقه ای می دانند. خود را در موضوعاتی مانند توقف فروش تسلیحات به ریاض، افشای پرونده های ترور، ترور جمال خاشقجی، 11 سپتامبر و قطع رابطه مستقیم رئیس جمهور بایدن با محمد بن سلمان نشان داده است. با این حال، به نظر می رسد برخی از گشایش ها در این فرآیند کند هستند.
این وضعیت در آستانه ظهور دولت دموکراتیک آمریکا، عربستان سعودی را به کاهش تنش با قطر، ترکیه و ایران سوق داد و آمادگی ریاض برای پایان دادن به جنگ یمن را نشان داد. در واقع رویکرد دموکراتیک بایدن در بازنگری در روابط با عربستان نقش اساسی در دیدگاه تصمیم گیرندگان سعودی درباره ظهور عناصر مختلف در معادله همکاری راهبردی با آمریکا دارد. این وضعیت ناشی از استراتژی دولت ترامپ مبتنی بر حمایت بی قید و شرط ایالات متحده از شرکای امنیتی منطقه ای است که عربستان سعودی را بر آن داشته تا تلاش های دیپلماتیک خود را برای حل و فصل صلح آمیز تنش ها با همسایگان خود افزایش دهد.
در واقع، استراتژی سخت عربستان سعودی در برابر آمریکا در دوره ترامپ نقش بسیار مهمی در افزایش تنش با ایران داشته است. چنین تحولاتی برای عربستان سعودی می تواند در دوره بایدن در چارچوب گذار از استراتژی “مسیر سخت” به استراتژی “توازن نرم” ایجاد شود و انتظار می رود حمایت سیستمی عربستان سعودی کاهش یابد. منطقه راه را برای پیشروی قوی ریاض هموار خواهد کرد. در این زمینه، استقرار شرکای بین المللی روسیه، چین و فرانسه بخشی از اقدامات عربستان سعودی برای قطع روابط با آمریکاست.
بنابراین، پس از یک دوره تنش در عربستان سعودی که با رویکرد تهاجمی ترامپ و حمایت جمهوری خواهان مشخص شد، اکنون مقامات سعودی نسبت به محیط خود محتاط تر شده اند. آنها به ویژه رویکرد بایدن را برای احیای توافق هسته ای و اصلاح خروج ترامپ از برجام با آغاز دو دور مذاکره می بینند. از این رو با از سرگیری برجام و مبنای توافق طرفین، انتظار می رود عربستان سازگاری بیشتری با توافق هسته ای نشان دهد.
مذاکره با ایران – عربستان سعودی
دومین و مهمترین عاملی که عربستان را از ناآرامی و مانع تراشی برجام به اجرای توافق در شرایط کنونی تغییر داد، قطع روابط با ایران و چهار دور مذاکرات دو طرف است. ، به میزبانی و مدیریت بغداد. تفسیر نسبتاً خوب از روند گفت وگوی تهران و ریاض نشان می دهد که طرفین بیشتر از سال گذشته بر مدیریت مناقشه تمرکز کرده اند.
در واقع مسیر کاهش تنشهایی که در میان بازیگران دیگر مناطق از جمله ترکیه، مصر، امارات، قطر و غیره به وجود آمده است، تصویر بزرگتری را برای عربستان سعودی برای دستیابی به این واقعیت ارائه کرده است که رویکرد تجاوزگری در سالهای اخیر . 2015 تا 2020. نمی تواند مزایای واقعی را برای این کشور حذف کند، به ویژه رقبا را حذف و محدود کند.
بنابراین کاهش تنش در کانون های بحران منطقه ای پس از یک دوره تشدید تنش ها که منجر به درگیری و ناهماهنگی شده است، نقش مهمی در هموارسازی این مسیر داشته است. از یک سو بحران های سوریه و عراق و یمن و درگیری های غیرقابل کنترل از یک طرف ایران و به ویژه عربستان را متوجه شده است که باید جلو رفت.درگیری ها. مدیریت غیرقابل کنترل و گسترده شخصیت. بنابراین، برای حفظ مسیر کوتاه مدت و بلندمدت و برداشتن گامی بالاتر، چرخش مذاکرات به سمت بهبود روابط، وضعیتی است که باعث میشود عربستان تا حدودی از ازسرگیری توافق هستهای حمایت کند.
در همین حال، نباید ریاض را به امید احیای برجام و تحولات منطقه نادیده گرفت، این می تواند راه را برای کنترل بیشتر اقدامات ایران در منطقه و متقاعد شدن تهران هموار کند. این موضوعی است که ایران بارها آن را رد کرده است.
نیاز به ثبات سیاسی و اقتصادی داخلی
موضوع ثبات سیاسی و ثبات اقتصادی یکی دیگر از عواملی است که باعث شد عربستان این بار مذاکرات را برای احیای برجام افزایش دهد. این متغیر به تعدادی از مسائل مهم اشاره دارد. اول انتقال مسالمت آمیز قدرت در داخل عربستان است که طبیعتاً در شرایط بی ثباتی صورت می گیرد و از نظر اقتصادی و سیاسی و در عین حال می تواند زمینه ساز محبوبیت دولت سعودی باشد.
موضوع دوم ثبات سیاسی پس از یک دوره تشدید تنش ها و بحران های کرونا است و رکود اقتصادی در شرایط کاهش قیمت نفت منجر به از سرگیری پروژه های گردشگری و سرمایه گذاری شده است. این گسترش مستقیماً با نقش محمد بن سلمان در عربستان سعودی از سال 2015 با چشم انداز 2030 در عربستان سعودی مرتبط است.
و سومین موضوع احیای توافق هسته ای و کاهش تنش های منطقه ای است که می توان آن را احیا کرد، روابط تجاری و اقتصادی ایران و عربستان سعودی و در کنار توسعه روابط دو کشور این کشور بالا خواهد رفت. تأثیر این وضعیت بر روابط تجاری-اقتصادی با بازیگران و سایر همسایگان آشکار است.
با این سه سطح، می توان انتظار داشت که عربستان برخلاف سال 2015، نقشی اساسی در تضعیف و مانع تراشی بر توافق و روند پسا توافق و تشدید تنش ها با ایران در روز برجام در ژانویه 2015 و گسست سیاسی داشته باشد. و روابط اقتصادی با ایران رویکرد مشارکتی تری نسبت به این توافق اتخاذ کرده است که مذاکرات منطقه ای و وضعیت داخلی عربستان سعودی را نیز مرتبط می کند.
بنابراین در صورت احیای برجام، میتوان انتظار داشت رویکرد عربستان نسبت به توافق اخیر و همچنین مذاکرات منطقهای با ایران یکپارچهتر باشد. شکست احتمالی مذاکرات برجام و بازگشت طرف های برجام به مرحله تحریم و تقابل مجدد می تواند عربستان و ائتلاف را به همراهی در توافق با ایران ترغیب کند. اجرای واقعی این مسیر می تواند ضمن احیای روابط عربستان و آمریکا در دولت بایدن، به مذاکرات دوجانبه ایران و عربستان سعودی و ایران و امارات نیز پایان دهد.
[ad_2]