[ad_1]
وانگ ژائو / خبرگزاری فرانسه از طریق گتی ایماژ
پکن – در ماه مارس، چین قصد دارد 115 ورزشکار فوقالعاده تمرینکرده و با انگیزه خود را در تیم پارالمپیک چین در بازیهای زمستانی پکن به رقابت بپردازد.
چین در پنج بازی متوالی اخیر پارالمپیک بر تعداد مدالها مسلط بوده است و پیشبینی میشود که امسال مجدداً صعود کند. روش آن برای موفقیت؟ بودجه قابل توجه دولتی و یک مسیر بسیار رقابتی برای شناسایی استعدادهای ورزشی.
سوزان براونل، استاد مردمشناسی در دانشگاه میسوری-سنت میگوید: «چین همیشه پشت ورزشکاران معلول بهعنوان نماد قابل قبول مدرنیته چین بود که دولت به مردم اهمیت میدهد». لویی که رویدادهای بزرگ ورزشی را مطالعه می کند. اکنون آنها در مورد استفاده از بازی ها به عنوان یک پلت فرم برای ارتقاء وجهه ملی خود هوشیارتر شده اند.”
با این حال، این سیستم همچنین منعکس کننده یک پارادوکس است: در حالی که چین از ورزشکاران پارالمپیک حمایت می کند، افراد دارای معلولیت معمولاً در دسترسی به مشاغل و فضاهای عمومی در چین با موانع بسیار زیادی روبرو هستند.
چن بو، استاد حقوق در دانشگاه علم و فناوری ماکائو که متخصص دسترسی معلولان است، میگوید: «ورزش یکی از معدود راههایی است که افراد دارای معلولیت میتوانند منابع را از ایالت دریافت کنند.
پینگ یالی، اولین دارنده مدال طلای پارالمپیک چین، میگوید مشکلات عمومی جامعه معلولان آنها را سختتر کرده است – و به آنها برتری نسبت به ورزشکاران سایر کشورها داده است.
پینگ، که از نظر قانونی نابینا است، میگوید: «بازیکنان پارالمپیک قبلاً با سختیهای بسیار بالا رفتهاند؛ بنابراین اکنون که چین این فرصت را به ما داده و از ما مراقبت کرده است، ما مدالهای زیادی کسب کردهایم.» پارالمپيكيهاي خارجي مانند ما رنج نبردهاند.
دولت بودجه پارالمپیک را تامین می کند
چین آموزشهای المپیک و پارالمپیک را با بودجه دولتی و مدیریت شده اجرا میکند و آن را از سایر کشورها، از جمله ایالات متحده، که در آن آموزشهای پارالمپیک و المپیک با بودجه شخصی تامین میشود، متمایز میکند. بودجه سنگین تر به ورزشکاران پارالمپیک چینی اجازه می دهد تا زمان بیشتری را به تمرین اختصاص دهند.
با این حال هنوز تفاوت های قابل توجهی بین بودجه پارالمپیک و المپیک وجود دارد. طبق آمارهای عمومی، بودجه برای بازی های پارالمپیک در چین در سال گذشته تنها 20.99 میلیارد یوان (3.3 میلیارد دلار) بوده است که تقریباً نیمی از هزینه ای است که اداره کل ورزش چین برای ورزشکاران المپیکی خود هزینه می کند. تا زمانی که پکن برای بازی های المپیک تابستانی 2008 مطمئن شد که پارالمپیک ها امکانات خود را دریافت کردند.
پینگ به یاد می آورد که در دهه 1980 در حین تمرین، مجبور شد امکانات تمرینی المپیک را در زمان استراحت سایر ورزشکاران برای ناهار قرض بگیرد. او از خانه اش در غرب پکن به NPR می گوید: “حتی امروز، شرایط برای ورزشکاران توانا و معلول برابر نیست. اما آنها بسیار بهبود یافته اند.”
در سال 1984، پینگ به لس آنجلس پرواز کرد تا در اولین بازی های پارالمپیک چین شرکت کند. و او طلا گرفت – اولین ورزشکار چینی که این کار را کرد. (سالها، چین او را به عنوان اولین دارنده مدال طلای پارالمپیک خود نادیده میگرفت، در حالی که یک ورزشکار غیرمعلول را که بیش از یک ماه پس از پینگ در تیراندازی تیزپینگ طلا کسب کرده بود، هیاهو میکرد.)
برد او باعث شد چین پول بیشتری برای تمرینات پارالمپیک خرج کند.
زندگی پینگ نمادی از شکاف بین حمایت پارالمپیک و دسترسی واقعی معلولان است. پس از کسب مدال طلا، او در شرایط سخت مالی قرار گرفت. او تنها کسری از حقوقی که ورزشکاران المپیکی دریافت می کردند، دریافت می کرد. او در نهایت سالنهای ماساژی را افتتاح کرد که توسط ماساژورهای نابینا اداره میشد تا امرار معاش کند.
اما پینگ حیله گر است. او هرگز تلاش برای دسترسی معلولان را متوقف نکرد. او اولین کسی بود که در چین یک سگ راهنما – یک رتریور طلایی به نام لاکی – دریافت کرد. در سال 2008، او و لاکی آخرین رله مشعل المپیک را برای بازی های تابستانی پکن اجرا کردند.
ورزشکاران از طریق یک خط لوله بالا می روند تا حرفه ای شوند
مانند همه ورزشکاران پارالمپیک چینی، پینگ از طریق سیستمی متشکل از صدها مرکز آموزشی برای افراد دارای معلولیت که توسط اداره ورزش افراد دارای معلولیت چین مدیریت میشود، راهاندازی شد که ورزشکاران واجد شرایط از طریق رقابت برای تمرین در سطح کشور انتخاب میشوند.
این سیستم مانند یک هرم ساختار یافته است: در پایین، مراکز آموزشی محلی به طور خاص برای افراد دارای معلولیت قرار دارند، که از بین آنها با استعدادترین افراد در سنین پایین برای آموزش با حمایت دولتی انتخاب می شوند. بهترین ها به تیم ملی راه پیدا می کنند.
این سیستم ورزشی زمانی با تفکیک تاریخی بین افراد با و بدون معلولیت در سیستم آموزش عمومی چین کار میکرد، جدایی که از قضا ممکن است شناسایی استعدادهای جسمانی را آسانتر کند.
این تفکیک در حال برچیده شدن است. در سال 2014، چین شروع به ادغام دانش آموزان نابینا و کم بینا در مدارس دولتی کرد. در سال 2017، قانون جدیدی به همه دانش آموزان دارای معلولیت اجازه ورود به مدارس دولتی و در نتیجه دانشگاه ها را داد. چن، پروفسور حقوق میگوید که همه اینها یک گام بزرگ به جلو بود. اما او میگوید که چین هنوز بیشتر از یک مدل خیریه برای مفهومسازی معلولیت استفاده میکند.
چن میگوید: «مدل خیریه بیشتر شبیه این است که افراد دارای معلولیت، سوژه ترحم و موضوع خیریه هستند» بهجای اینکه دربرگیرنده واقعی باشند.
چن میگوید: در حالی که ورزشکاران معلول اغلب به عنوان نمونه موفقیت مورد توجه قرار میگیرند، چنین مثالهایی میتوانند گفتگوی عمومی در مورد معلولیت را به شیوهای غیرمولد هدایت کنند، چن میگوید: «ننگ میتواند این باشد که ما شما را تربیت کردیم که سخت کار کنید، سخت تمرین کنید و به موفقیت برسید. چیزی برای اینکه به عنوان عضوی برابر جامعه پذیرفته شوم.
قانون آموزش نسبتاً جدید است، بنابراین تنها حدود 400000 نفر از حدود 85 میلیون معلول چین – یا کمتر از نیم درصد – به مدارس دولتی با افراد غیرمعلول رفتند.
دی میگوید: «مقاومت در سطوح مختلف فراوان است – از معلمان مدارس معمولی تحت حمایت و کار زیاد، از طرف والدین رقابتپذیر دانشآموزان غیرمعلول، و از طرف بوروکراتهای معلول در سطح محلی که اکنون از آنها خواسته میشود کارهای سختتر را تنها با بودجه محدود انجام دهند. وو، محققی که معلولیت را در چین مطالعه می کند.
با وجود این چالشها، وو میگوید چین گامهایی در جهت دسترسی بهتر و آموزش فراگیر برداشته است. دیده شدن روزافزون پارالمپیک و تعداد بیشتری از افراد معلول که در کنار افراد غیرمعلول زندگی و کار می کنند می تواند به آرامی تصورات را در میان جمعیت عمومی تغییر دهد.
وو میگوید: «دسترسی مستلزم تغییر ذهنیت از تلقی ناتوانی بهعنوان نقصی است که باید بر آن غلبه کرد، به سمتی که واقعاً افراد دارای معلولیت را بهعنوان اعضای برابر جامعه که حق و اختیار مشارکت در هر جنبهای از آن را دارند، به رسمیت بشناسد. “
Aowen Cao تحقیقاتی را از پکن انجام داد.
[ad_2]