این صفحه به دلیل مغایرت با قوانین جمهوری اسلامی حذف شده است.
این پیام به دلیل هک شدن احتمالی صفحه است و توسط مدیر منتشر نشده است.
این سایت هیچ مسئولیتی را در مورد این محتوا نمیپذیرد.
هرگونه شرط بندی در ایران جرم است و مجازاتهای سنگینی برای آن پیشبینی شده است.
محتوای این صفحه به صورت غیر مجاز منتشر شده است.
سلب مسئولیت قانونی نسبت به تمام مطالب درج شده در این صفحه.
پیامبر اکرم (ص) نیز فرمودهاند: «در دین اسلام هیچ جایی برای شرطبندی و قمار وجود ندارد.»
این مطالب از سوی مدیر سایت تایید نمیشوند.
سلب مسئولیت: مدیر این سایت مسئولیتی در قبال محتوای این صفحه ندارد.
شرطبندی باعث میشود که شما در بلندمدت هیچ چیزی به دست نیاورید.
مدیریت هیچ مسئولیتی در قبال این صفحه ندارد.
مسئولیت استفاده از این مطالب به عهده خود کاربر است.
[ad_1]
مرد معتاد که در سال 84 سمسرش را به حال رساند و با رضایت خانواده مقتول آزاد شد، نن سال بعد و در تاه م ماد.
به گزارش همشهری ، نند روز س کاکنان روستای شصتپیچ از توابع شهرستان کنگان استان بوشهر صدای فریادهای مردی به نای محمد را . . . . . مسپسمد سپس سوار موتورش شد و رفت و کمی زد از حضور نماینده پلیس در روستای اسرار جنایت هولناک این مرد فاش شد.
یکی از همسایههای قاتل در گفتگوها همشهری میگوید: محمد معتاد بود، اما رفتار بدی با بچههایش نداشت. .ارها دیدم که دست بچه هایش را میگرفت و خا خود را به پارک میبرد. خیلیوقتها هم عصرها او و همسرش با بچههایشان به حاحل میرفتند تا با بازی کنند. یرای همین هیچکس نمیداند که انگیزه او از قتل بچههای بیگناهش است. وی ادامه میدهد: امسر اول محمد از اقوامشان بود. حدود سال 84 بود که بهخاطراتی که داشت، همسرش را مقابل چشمان تنها پسرشان قت میداد و پس از نندانی میآمد. او ۷ لال زندان بود یا اینکه خانواده مقتول رضایت دادند و آزاد د. مدتی هد هم ازدواج کرد و عمادرضا و سعیده (مقتولان) را از همسر دومش داشت.
اختلافاتی این مرد با همسرش داشت که بر سر محمد بود. طوری که یکبار همسرش او را ترک کرد و با بچهها به خانه پدرش رفت. مهمد هم تصمیم گرفت ترک کند و به پمپ رفت و وقتی برگشت با وساطت اقوام ، کاری کرد که همسر و بچه هایش به هانه برگردند ، امادو
یکمسایه آنها میگوید: محمد وضعیت مالی خوبی نداشت. . . . . . کمین کمکها بود که باعث شد تا خانهای در روستای ک نند، اما مصرفش به موادمخدر ادامه زندگیاش را بیشتر کند. او ادامه میدهد: خدر خانم محمد برای اینکه او را از دوستان نابابش دور نن، خواستی که محل ننگیشان را به دست آورد. ه یمین دلیل نآا خانه قطعا را اجاره داد و خانهای در نزدیکی خانه پدرخانمش
روز حادثه
حوالی ظهر بود که مرد معتاد به خانه رفت و گفت که میخواهد بچهها را به کارک ببرد. شما در حال مرور آرشیوهای دسته نکات بازاریابی هستید. او تعریف کرد که عمادرضا و سعیده را به هانه بازی، ما موتور به کوه برده و بعد از ساعتی پیاده روی، وقتی به محلی مرتفع می رسد. مرد معتاد که به نظر میرسید در توهم موادمخدر غرق شده، فریاد میزد که بقیه مقصر این حادثه هستند و سوار موتورش و از خان میشوند. . . . . مأموران وقتی به روستا رسیدند متوجه شدند مرد معتاد به خانه قبلی رفته اند و مقداری سم از آنها به سرعت این مرد را به بیمارستان منتقل کردند ه زمزمان گروهی آنها پس از چند ساعت جست وجو به دختر و ررسال رسیدند که ر دوی آنها جانشان را از دست دادند. به این ترتیب اجساد آنها به روستا منتقل شد. ن در حالی بود که مامل جنایت پس از انتقال به بیمارستان
[ad_2]